به گزارش خبرنگار اختصاصی همدمنیوز از پاریس، همزمان با برگزاری مراسم گرامیداشت مهاجرین کشته شده در راه مهاجرت، مراسم یادبود خالق مهاجر توسط مهاجرین افغانستانی مقیم فرانسه در میدان پالایس رویال شهر پاریس و با اشتراک جمعیت کثیری از کشورهای مختلف با رنگ و نژاد متفاوت برگزار گردید.
این برنامه به دعوت نهادهای مدنی و موسسات اجتماعی حامی مهاجرین از جمله جنبش مقاومت بینالمللی مقاومت افغانستان برنامه ریزی شده بود و مهاجرین افغانستانی مقیم فرانسه در آن اشتراک چشمگیری داشتند.
یاد و خاطره مهاجرین افغانستان که در راه مهاجرت کشته شده بودند توسط نمایندگان جنبش مقاومت و با همراهی شرکتکنندگان گرامی داشته شد.
فرزانه فراسو عضو حزب سبز فرانسه، با روایت داستان نوجوان افغانستانی به نام خالق، یاد او و بقیه افغانستانیهای کشته شده را گرامی داشت.
((یاد خالق مهاجر؛
خالق بشردوست در یک روستایی دور افتاده و محروم در والیت دایکندی افغانستان به دنیا آمد.
در دهکده او مکتب، شفاخانه و سرک وجود نداشت. حتی عدهای از روستائیان نان خوردن نداشتند. عامل همه این بدبختیها اسلام سیاسی، قومگرایی، مجاهدین، طالبان و کسانی بودند که جنگهای داخلی را در افعانستان شعله ور کردند. به نام قوم، دین، مذهب، زبان این مشکلات باعث شد که خالق و سایر کودکان افغانستان از حق رفتن به مکتب محروم شدند.
در هر گوشه و کنار افغانستان، طالبان و داعش مردم را میکشتند و سر میبریدند. دانشگاهها و مکاتب را به آتش کشیده و پلها و پلچکها را ویران میکردند.
سرانجام خالق مجبور شد در سن 15 سالگی راه مهاجرت در پیش بگیرد. او از افغانستان به صورت قاچاقی به طرف ایران حرکت کرد. با سختی زیاد از مرزهای افعانستان خود را به ایران رساند. خالق میدانست رفتن از مرزها و گذشتن از دریاهای که هزاران خالق در آن غرق شده است، خطرناک است. امکان دارد خودش یکی از این قربانیان باشد. اما او مجبور بود برای رسیدن به یک زندگی بهتر تمام مشکلات را تحمل کند. با مشکالت زیاد و بعد از چند سال سختی و تلاش متاسفانه چرخه زندگی طوری دیگر چرخید وخبر آمد که خالق فوت کرده است. مرگ ناگهانی او برای خانواده، به ویژه مادرش تکان دهنده بود. مادری که بزرگترین آرزویش دیدن پسر مهاجرش بود. شنیدن این خبر رویاهای و آروزهای مادر غریب او را نابود کرد.
به اصرار مادر خالق بعد از یک هفته جنازه او را به افغانستان فرستادند. من در کابل بودم. پدر خالق از زادگاهش دایکندی به استقبال جنازه فرزند غریب و عزیزش به کابل آمد. در صحنه که او تابوت فرزندش را دید حاضر بودم. یکی از تراژیکترین صحنههایی است که در زندگی دیدم. او جنازه فرزندش را به طرف دایکندی برد تا مادرش آخرین بار پسرش را ببیند. خواهران، برداران و فامیل و قومش صورت خالق بیجان را ببیند تا کمی دل شان تسلا پیدا کند.
خالق 19 ساله بود که از دنیا رفت. یک عمر درد، فقر، رنج و آوارگی دید. سرانجام سال 1399 در قبرستان دهکدهشان به خاک سپرده شد.))
در این مراسم فعالین سیاسی و مدنی، نمایندگان احزاب مختلف و اقشار مختلف مردم حضور داشته و برای گرامی داشت جانباختگان راه مهاجرت گردهم آمدند. اشتراک کنندگان پلاکاردهای همراه داشتند که ضمن گرامیداشت این جانباختگان از دولتهای در مسیر مهاجرت نیز خواستند که راه را برای رسیدن مهاجرین به این نقاط فراهم کنند.