دادگاه یکی از جنجالیترین پروندههای جنایی سالهای اخیر فرانسه روز دوشنبه آغاز شد؛ جایی که سدریک ژوبیلار، نقاش و دکوریتور ۳۸ ساله، به اتهام قتل همسرش دلفین ژوبیلار محاکمه میشود. نکته کلیدی و پر رمز و راز این پرونده این است که با گذشت نزدیک به پنج سال، جسد مقتول هرگز پیدا نشده است.
آغاز ماجرا
ماجرا به بامداد ۱۶ دسامبر ۲۰۲۰ برمیگردد؛ زمانی که سدریک با پولیس تماس گرفت و ناپدید شدن همسرش را گزارش داد. دلفین، پرستار ۳۳ سالهای بود که شبها در یک کلینیک محلی کار میکرد و همراه با شوهرش در شهری کوچک در جنوبغرب فرانسه زندگی میکرد. این زوج دو فرزند خردسال داشتند؛ یکی ششساله و دیگری ۱۸ ماهه.
تحقیقات نشان داد که زندگی مشترک این دو از مدتی پیش دچار بحران بوده است:
سدریک بیکار و معتاد به ماریجوانا بود.
دلفین وارد رابطهای اینترنتی با مرد دیگری شده بود.
زوج تصمیم به طلاق داشتند.
روند تحقیقات
پولیس عملیات گستردهای برای یافتن دلفین انجام داد؛ از جستوجوی جنگلها و رودخانهها تا استفاده از غارنوردان برای بررسی چاههای متروکه. اما هیچ اثری از جسد یافت نشد.
به تدریج، شواهد غیرمستقیم علیه سدریک جمع شد و او در میانه سال ۲۰۲۱ تحت بازداشت و تحقیق قرار گرفت.
دادستانی بر این باور است که سدریک انگیزه روشنی برای قتل داشته: جلوگیری از جدایی و حسادت.
از جمله شواهد مطرحشده:
عینک شکسته که نشانه درگیری احتمالی بود.
شهادت همسایهای که در شب حادثه صدای جیغ زنی شنیده بود.
رفتارهای غیرعادی سدریک پس از ناپدید شدن همسرش.
ادعاهای یک همسلولی سابق و یک دوستدختر پیشین مبنی بر اینکه سدریک نزد آنها به قتل اعتراف کرده است.
با این حال، هیچ مدرک قطعی مانند جسد، خون، یا شاهد مستقیم وجود ندارد. همین مسئله باعث شده پرونده رنگی از معما و ابهام به خود بگیرد.
دادگاه پرحاشیه
دادگاه در شهر آلبی برگزار میشود و انتظار میرود چهار هفته به طول بینجامد.
۶۵ شاهد و ۱۱ کارشناس برای ارائه شهادت و تحلیل فراخوانده شدهاند.
بیش از ۱۶ هزار صفحه مدرک گردآوری شده است.
در این میان، وکلای مدافع سدریک بر بیگناهی او تاکید دارند و میگویند موکلشان صرفاً «مظنون ایدئال» است، نه قاتل واقعی.
بازتاب عمومی
پرونده ژوبیلار به شدت رسانهای شده و توجه افکار عمومی فرانسه را جلب کرده است. گروههای متعددی در شبکههای اجتماعی تشکیل شدهاند که با جزئیات پرونده را دنبال میکنند. این پرونده یادآور دیگر ماجراهای معمایی مشهور در فرانسه است که مرز میان حقیقت و گمانهزنی را کمرنگ کردهاند.
تحلیل همدمنیوز
پرونده ژوبیلار فقط یک داستان جنایی نیست؛ بلکه بازتابی از مسائلی بزرگتر در جامعه فرانسه است:
بحرانهای خانوادگی در دوران کرونا که فشارهای روانی و اجتماعی را تشدید کرد.
حساسیت افکار عمومی نسبت به خشونت خانگی، بهویژه خشونت علیه زنان.
نقش رسانهها و شبکههای اجتماعی در شکلدهی به افکار عمومی و فشار بر سیستم قضایی.
برای مهاجرین افغانستانی، این پرونده یادآوری میکند که در کشورهای اروپایی خشونت خانگی نهتنها جرم جدی است، بلکه تحت نظر جامعه و قانون بهشدت پیگیری میشود. این موضوع میتواند الهامبخش آگاهی بیشتر درباره حقوق زنان و اهمیت رسیدگی به اختلافات خانوادگی از راههای قانونی باشد.
دعوت به تعامل
شما چه فکر میکنید؟
آیا ممکن است کسی بدون وجود جسد به قتل محکوم شود؟
نقش رسانهها و افکار عمومی در چنین پروندههایی مثبت است یا منفی؟
از نگاه شما، این پرونده چه پیامهایی برای خانوادهها و جامعه دارد؟
دیدگاههای خود را در کامنتها با ما در میان بگذارید.









