تحلیلی بر ویدیوی تعقیب و تهدید به قتل کودک افغانستانی در ایران

در یکی از تکان‌دهنده‌ترین ویدیوهایی که در روزهای اخیر فضای مجازی فارسی‌زبان را لرزاند، دو جوان ایرانی در حین تعقیب یک کودک افغانستانی با ماشین، با خنده و هیجان می‌گویند: «بزن لهش کن… افغانی دیه نداره!» جمله‌ای کوتاه، اما حامل زخمی عمیق که نشان می‌دهد چطور در پس خنده‌ای سبک، انسانی در آستانه حذف قرار می‌گیرد — نه به‌خاطر جرم یا گناه، بلکه فقط به‌خاطر ملیت.

این فقط یک ویدیو نیست

در نگاه اول شاید بتوان آن را تنها یک «ویدیو شوک‌آور» در شبکه‌های اجتماعی دانست. اما این تصویر، محصول یک سال یا دو سال نیست. این، جمع تمام بی‌تفاوتی‌ها، نژادپرستی‌های پنهان، شوخی‌های آزاردهنده، تیترهای زرد رسانه‌ای، و سیاست‌های بی‌ملاحظه‌ای است که از مهاجر، نه یک انسان، که یک تهدید ساختند.

«افغانی دیه نداره» نه تنها در این ویدیو، که در ذهنیت بخشی از جامعه به‌عنوان یک واقعیت پذیرفته شده جاری شده است. این جمله، تصویری است از جامعه‌ای که بخشی از آن، نه تنها مهاجر را غریبه و مزاحم می‌داند، بلکه حذف او را خنده‌دار و سرگرم‌کننده تلقی می‌کند.

انسانیت‌زدایی، گام به گام

انسانیت‌زدایی فرآیندی تدریجی است. از تیترهایی که افغانستانی‌ها را «مجرم» و «مزاحم» معرفی می‌کنند شروع می‌شود، تا اظهارات مسئولانی که تمام مشکلات را به گردن «غیرایرانی‌ها» می‌اندازند. رسانه‌هایی که مهاجر را تنها در قاب جرم، فقر یا حاشیه می‌خواهند، این ذهنیت را تولید کرده‌اند که مهاجر تهدید است، بی‌ارزش است، بی‌حقوق است.

کودکی که در این ویدیو هدف خشونت قرار می‌گیرد، محصول این فضاست. این کودک، نه فقط از سوی دو جوان، که از سوی هزاران نگاه آلوده و هزاران کلام تبعیض‌آمیز پیش از این زیر گرفته شده است. امروز، تصویر در آینه را می‌بینیم — چیزی که سال‌هاست در حال ساخته شدن بود.

خشونت عادی، کشتار معمولی

این حادثه به طرز ترسناکی شبیه‌سازی یک نسل‌کشی خاموش است. وقتی کشتن یک کودک به دلیل ملیت به خنده تبدیل می‌شود، باید ترسید. ترس نه فقط از آن دو جوان، بلکه از ذهنیتی که در جامعه به‌وجود آمده، پذیرفته شده و عادی‌سازی شده است.

اگر یک نسل با شنیدن مداوم اینکه «افغان‌ها خطرناکند»، «بی‌فرهنگند»، «ما را بیکار کرده‌اند»، بزرگ شود، نه تنها در برابر خشونت واکنش نشان نمی‌دهد، بلکه گاهی آن را ضروری و حتی بامزه می‌بیند. این همان نقطه خطر است.

آیا «افغانی دیه نداره» واقعاً حقیقت دارد؟

پاسخ کوتاه و روشن این است: نه، نادرست است. این جمله یک باور غلط و خطرناک است که متأسفانه سال‌هاست در سطح جامعه تکرار می‌شود و باعث بازتولید تبعیض شده است.

وضعیت قانونی دیه برای مهاجران افغانستانی چگونه است؟

بر اساس قانون مجازات اسلامی جمهوری اسلامی ایران (مصوب ۱۳۹۲) و نیز بخشنامه‌ها و آیین‌نامه‌های قضایی، اتباع خارجی مقیم ایران که دارای اقامت قانونی هستند، در صورت وقوع جرم علیه آن‌ها، مشمول دریافت دیه کامل هستند.

در گذشته، تفاوت‌هایی در میزان دیه مسلمان و غیرمسلمان یا ایرانی و غیرایرانی وجود داشت، اما با اصلاحات قانونی و رأی وحدت‌رویه دیوان عالی کشور در سال‌های اخیر، این تبعیض‌ها تا حد زیادی برچیده شده است. در حال حاضر، اگر مهاجر افغانستانی اقامت قانونی داشته باشد، دیه‌ای که به او یا خانواده‌اش تعلق می‌گیرد، دقیقاً معادل دیه یک ایرانی است.

حتی در مورد مهاجرانی که اقامت قانونی ندارند، در بسیاری از موارد دادگاه‌ها دیه را پرداخت کرده‌اند و قوه قضائیه موظف است طبق اصل کرامت انسانی، در صورت اثبات جرم، رأی عادلانه صادر کند.

منشأ این باور غلط از کجاست؟

باور «افغانی دیه نداره» بیشتر ناشی از دو عامل است:

  1. برداشت اشتباه عمومی از قوانین قدیمی یا منسوخ‌شده

  2. بازتاب ناقص رسانه‌ای و کم‌کاری نهادهای آموزشی و حقوقی در اطلاع‌رسانی دقیق

این جمله نه‌تنها خلاف قانون، که نوعی توجیه خشونت و حذف انسان‌ها بر پایه ملیت است. تکرار این باور خطرناک، نه فقط پایه‌گذار تبعیض است، بلکه ممکن است منجر به افزایش جرم و خشونت سیستماتیک شود.

وقتی جامعه‌ای به این باور غلط برسد که «کشتن یک کودک افغانستانی پیامدی ندارد»، حتی اگر قانون بگوید دارد، عملاً در ذهن مهاجم، مسیر جنایت هموار شده است. بنابراین، مبارزه با این تفکر نیاز به آگاهی عمومی، آموزش حقوقی، و مسئولیت‌پذیری رسانه‌ها و نهادهای رسمی دارد.

این اتفاق نباید به‌سادگی به «توهین چند جوان ناآگاه» تقلیل داده شود. هر فردی که در برابر نژادپرستی سکوت کرده، هر رسانه‌ای که تبعیض را بازتولید کرده، هر سیاستمداری که مهاجر را هدف مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور معرفی کرده، در این فاجعه شریک است.

ما همگی در این مسیر نقش داشته‌ایم — با سکوت، با شوخی‌های ظاهراً بی‌ضرر، با بی‌تفاوتی. حالا وقت آن است که مسئولیت را بپذیریم. نه فقط برای مهاجران افغانستانی، که برای نجات انسانیت در جامعه‌ای که در مسیر خطرناکی قرار گرفته.

اگر امروز سکوت کنیم، فردا نوبت شهرستانی‌هاست. پس‌فردا نوبت قومیت‌های دیگر. روز دیگر نوبت طبقه‌های فرودست. انسانیت‌زدایی مرز نمی‌شناسد. اگر امروز در برابر این خشونت نایستیم، به‌زودی همه ما هدف خواهیم بود. همان‌طور که تاریخ بارها نشان داده، تبعیض هیچ‌گاه فقط به یک گروه محدود نمی‌ماند.

این خبر را برای دوستانتان روان کنید:

Facebook
Twitter
LinkedIn
Telegram
WhatsApp
Email

پربازدیدترین‌ها

دیدگاه ها

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *